فیک P1} baji }
سلام خوبین ؟
بچه ها دیشب درخواست فیک باجی رو داده بودید منم یکم توی توکیو ریونجرز ضعیفم یعنی کامل ندیدمش ولی میدونم درباره چیه پس فقط چند پارت میدم گومن خودمم خیلی دوست دارم پارتای زیادی بدم ولی انیمشو ندیدم کامل گومننن ؛)
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
خب بیو گرافی ا/ت :
موهای موج دار ✔
چشمای قهوه ای ✔
موهای تقریبا بلند ✔
قد : ۱۶۵
سن : ۱۳ ( چون برای قبلا هست سن همشون کمه ) [ البته من خودم ۱۳ سالمه خیلی کوچیکم نیستم ...🤌🏻😂]
علاقه مندی ها : ♡گربه ♡ گل ♡ رنگ قرمز ♡ دوستاش ♡ داداشش( چیفیو )♡کار خطرناک ♡
تنفر و ترس ها : حشرات ○ از دست دادن خانواده ○ رعد و برق ○ تاریکی ○ تنهایی ○
چیفیو تو اینجا ۱۵ سالشه باجی هم ۱۵ کازوتورا ۱۵ مایکی ۱۵ دراکن ۱۵ تاکمیچی ۱۴ میتسویا ۱۵
.
.
[خب فک کنم همینا بودن واییییی نه سختههههههه نهایتا ۶ قسمت انیمه دیدم همرو که میشناسم هیچ اسمارو حفظم داستانم میدونم من ... داره بهم فشار میاددد 😂🤌🏻💔]
[ راستی محل اطلاعتون قرار نیست هایتانی ها بیان تو داستان شاید هانما باید اونم تازه شایییددد ]
[ دیگه ببخشید نمیتونم همزمان هم فیک mbti بنویسم هم شتو هم باجی 🥲💔💔]
خب بریم سراغ داستان :
.
.
ا/ت ویو
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ای بابا ولم کن چیفیو خوابم میاد
چیفیو هی صدام میکنه که بریم مدرسه اه من آخر سر ترک تحصیل میکنم 💢
پاشدم کارامو کردم صبحونه رو خوردم و راه افتادیم از اون جایی که چیفیو موتور داشت با موتور رفتیم مامان خیلی دوست نداره من موتور یاد بگیرم ولی چیفیو بهم یاد میده دور از چشم مامان البته رسیدیم رفتیم داخل چنتا از دوستای چیفیو اومدن بهش سلام کردن منم رامو کج کردم رفتم
خوشبحال چیفیو اون دوستای زیادی داره ولی من ....
اه بیخیال با فکر کردن به تنهایی چیزی حل نمیشه باید یه کاری کنم ولی الان بیشتر دخترای مدرسه از من متنفرن نمیدونم چرا مگه من چمه !
دیروز تو مدرسه دعوا شد اون دختره ی باکا موهامو کند منم وقتی هواسش نبود قمقمه ی خودشو تو کیفش چپه کردم البته هنوز نمیدونه کار منه باکا !
خب یه جوریا یی تنهایی هم بد نیست ولی خب یکم به چیفیو حسودی میکنم
همینطور تو فکر بودم که زنگ خورد
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
معلم :( خب کتاباتونو بزارید رو میز ) ....
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
پرش زمانی به زنگ نهار :
میز ها پر بودن فقط پیش چیفیو جا بود که خب چیفیو با دوستاش داشت حرف میزد نمیخوام اونارو اذیت کنم اشکال نداره میرم خونه ندارم میخورم فعلا میرم تو کلاس میشینم داشتم میرفتم که دست کسی رو روی شونم حس کردم به پشتم نگاه کردم چیفیو بود
چیفیو :( نمیایی پیش ما ؟)
ا/ت :( خب نه راستش خیلی گشنم نیست ...)
چیفیو :( بیخیاللل یه بارم که شده بیا تو جمعمون بقیه هم دوست دارن )
ا/ت : ( یعنی بدشون نمیاد یه دختر تو جمعشون باشه ؟)
چیفیو :( اونا ب جنسیت کاری ندارن )
ا/ت : ( پس میاممم )
چیفیو :( خوبه ! )
رفتیم سر میزی که چیفیو گفت اولش اروم یه جا نشسته بودم ولی بعدش یخم آب شد اونا خیلی باحال بودن حس خوبی بود که تونستم باهاشون ارتباط خوبی بگیرم )
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
بلاخره وفت رفتن بود بازم با موتور برگشتیم تو راه چیفیو ازم چیزی پرسید :
چیفیو :( دیدی تونستی با دوستام ارتباط بر قرار کنی )
ا/ت :( اوهوم مرسی خیلی خوش گذشت )
چیفیو :( اونا گفتن میتونی روزای دیگه هم با ما باشی )
ا/ت :( واقعااا ؟ )
چیفیو :( معلومه ! )
ا/ت چیفیو رو بغل کرد و تشکر کرد ازش
چیفیو :( هی آروم باش کوچولو )
ا/ت :( کوچولو خودتیییی )
چیفیو :( نه من ازت ۲ سال بزرگترم )
ا/ت :( خب منم دیگه بزرگ شدمممم )
چیفیو با خنده :( باشه بابا ) .....
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
خب امیدوارم خوشتون اومده باشه ....
میدونم بد شد نیاز نیست بگید 😥
گومن ....
بچه ها دیشب درخواست فیک باجی رو داده بودید منم یکم توی توکیو ریونجرز ضعیفم یعنی کامل ندیدمش ولی میدونم درباره چیه پس فقط چند پارت میدم گومن خودمم خیلی دوست دارم پارتای زیادی بدم ولی انیمشو ندیدم کامل گومننن ؛)
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
خب بیو گرافی ا/ت :
موهای موج دار ✔
چشمای قهوه ای ✔
موهای تقریبا بلند ✔
قد : ۱۶۵
سن : ۱۳ ( چون برای قبلا هست سن همشون کمه ) [ البته من خودم ۱۳ سالمه خیلی کوچیکم نیستم ...🤌🏻😂]
علاقه مندی ها : ♡گربه ♡ گل ♡ رنگ قرمز ♡ دوستاش ♡ داداشش( چیفیو )♡کار خطرناک ♡
تنفر و ترس ها : حشرات ○ از دست دادن خانواده ○ رعد و برق ○ تاریکی ○ تنهایی ○
چیفیو تو اینجا ۱۵ سالشه باجی هم ۱۵ کازوتورا ۱۵ مایکی ۱۵ دراکن ۱۵ تاکمیچی ۱۴ میتسویا ۱۵
.
.
[خب فک کنم همینا بودن واییییی نه سختههههههه نهایتا ۶ قسمت انیمه دیدم همرو که میشناسم هیچ اسمارو حفظم داستانم میدونم من ... داره بهم فشار میاددد 😂🤌🏻💔]
[ راستی محل اطلاعتون قرار نیست هایتانی ها بیان تو داستان شاید هانما باید اونم تازه شایییددد ]
[ دیگه ببخشید نمیتونم همزمان هم فیک mbti بنویسم هم شتو هم باجی 🥲💔💔]
خب بریم سراغ داستان :
.
.
ا/ت ویو
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
ای بابا ولم کن چیفیو خوابم میاد
چیفیو هی صدام میکنه که بریم مدرسه اه من آخر سر ترک تحصیل میکنم 💢
پاشدم کارامو کردم صبحونه رو خوردم و راه افتادیم از اون جایی که چیفیو موتور داشت با موتور رفتیم مامان خیلی دوست نداره من موتور یاد بگیرم ولی چیفیو بهم یاد میده دور از چشم مامان البته رسیدیم رفتیم داخل چنتا از دوستای چیفیو اومدن بهش سلام کردن منم رامو کج کردم رفتم
خوشبحال چیفیو اون دوستای زیادی داره ولی من ....
اه بیخیال با فکر کردن به تنهایی چیزی حل نمیشه باید یه کاری کنم ولی الان بیشتر دخترای مدرسه از من متنفرن نمیدونم چرا مگه من چمه !
دیروز تو مدرسه دعوا شد اون دختره ی باکا موهامو کند منم وقتی هواسش نبود قمقمه ی خودشو تو کیفش چپه کردم البته هنوز نمیدونه کار منه باکا !
خب یه جوریا یی تنهایی هم بد نیست ولی خب یکم به چیفیو حسودی میکنم
همینطور تو فکر بودم که زنگ خورد
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
معلم :( خب کتاباتونو بزارید رو میز ) ....
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
پرش زمانی به زنگ نهار :
میز ها پر بودن فقط پیش چیفیو جا بود که خب چیفیو با دوستاش داشت حرف میزد نمیخوام اونارو اذیت کنم اشکال نداره میرم خونه ندارم میخورم فعلا میرم تو کلاس میشینم داشتم میرفتم که دست کسی رو روی شونم حس کردم به پشتم نگاه کردم چیفیو بود
چیفیو :( نمیایی پیش ما ؟)
ا/ت :( خب نه راستش خیلی گشنم نیست ...)
چیفیو :( بیخیاللل یه بارم که شده بیا تو جمعمون بقیه هم دوست دارن )
ا/ت : ( یعنی بدشون نمیاد یه دختر تو جمعشون باشه ؟)
چیفیو :( اونا ب جنسیت کاری ندارن )
ا/ت : ( پس میاممم )
چیفیو :( خوبه ! )
رفتیم سر میزی که چیفیو گفت اولش اروم یه جا نشسته بودم ولی بعدش یخم آب شد اونا خیلی باحال بودن حس خوبی بود که تونستم باهاشون ارتباط خوبی بگیرم )
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
بلاخره وفت رفتن بود بازم با موتور برگشتیم تو راه چیفیو ازم چیزی پرسید :
چیفیو :( دیدی تونستی با دوستام ارتباط بر قرار کنی )
ا/ت :( اوهوم مرسی خیلی خوش گذشت )
چیفیو :( اونا گفتن میتونی روزای دیگه هم با ما باشی )
ا/ت :( واقعااا ؟ )
چیفیو :( معلومه ! )
ا/ت چیفیو رو بغل کرد و تشکر کرد ازش
چیفیو :( هی آروم باش کوچولو )
ا/ت :( کوچولو خودتیییی )
چیفیو :( نه من ازت ۲ سال بزرگترم )
ا/ت :( خب منم دیگه بزرگ شدمممم )
چیفیو با خنده :( باشه بابا ) .....
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
خب امیدوارم خوشتون اومده باشه ....
میدونم بد شد نیاز نیست بگید 😥
گومن ....
۱۴.۱k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.